|
یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : ارشا
عشق نيروي است در عاشق كه او را
به طرف معشوق مي كشاند
و دوست داشتن جاذبه اي است در دوست
كه دوست را به طرف دوست مي برد.........
عشق غذا خوردن يك حريص است......
دوست داشتن در سرزميني بيگانه
يافتني است...... عشق جنون چيزي
جر خرابي و پريشاني نيست ... اما
دوست داشتن در اوج معراج از سرحد
عقل فراتر مي رود به قله بلند افتخار ![]()
یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : ارشا
![]() <<به نام خدای عاشقا>> روزگارم بد نیست غم كم میخورم كم كه نه هر روز كمكم میخورم عشق از من دورو پایم لنگ بود غیمتش بسیار دستم تنگ بود گر نرفتم هر دو پایم خسته بود شیشه گر افتاد هر دو دستم بسته بود چند روز یست كه حالم بد نیست حال ما از این و آن پرسید نیست گاه بر زمین زل میزنم گاه بر حافظ تفعل میزنم حافظ فرزانه دل فالم را گرفت یك غزل آمدوحالم را گرفت مازیاران چشم یاری داشتیم ![]() ![]()
شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 20:23 :: نويسنده : ارشا
![]()
جمعه 14 مهر 1391برچسب:, :: 19:57 :: نويسنده : ارشا
![]()
جمعه 14 مهر 1391برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : ارشا
سادگی...
سادگی وبازم سادگی بی اعتمادی دروغ خیانت چقد سخته با احساست بازی شه چقد سخته بدونی تو این مدت براش مثل عروسک بودی چقد سخته یکی رو دوست داشته باشی ولی اون... خنده های دروغی دوست دارم های دروغی آدمای دروغی فک میکنم یه مرده متحرکم به کی میشه اعتماد کرد به کی... تیکه های قلبی رو که شکوندی جمع کردنش سخته کاش هیچ وقت بهم نمیگفتی دوسم داری کاش هیچ وقت نمیدیدمت کاش هیچ وقت متولد نمیشدم کاش زود تر بمیرم وخلاص شم شاید به حرفام بخندید ولی اینا حرفای دلمه دلی که شکسته غروری که له شده داغونم بدجور داغون به آخر خط رسیدم آخر خط... ![]()
جمعه 14 مهر 1391برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : ارشا
چه احساس بدیه وقتی بخوای عشق و محبت رو از کسی گدایی کنی
چه احساس بدیه که کسی رو که با تمام وجودت دوسش داری تو بغل یکی دیگه باشه چه احساس بدیه غرورت رو به خاطر یکی بشکنی بعد بفهمی که دوست نداره خیلی سخته که احساس تنهایی کنی ولی نخوای کسی بفهمه چه احساس بدیه حس کنی مثل دارویی، فقط وقت نیاز ازت استفاده کنند چه احساس بدیه که ناراحت باشی و کسی نفهمه که ناراحتی چه احساس بدیه وقتی که خودت نباشی چه احساس بدیه...
![]() صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() |